حوض فیروزه
گروه داستان جمعه در دهم دیماه 95 ابتدا به سراغ مجموعه داستان خانم جولی نوشتهی زهرا بیگدلی رفت. در این نشست که در مجتمع ناشران قم برگزار شد، معصومه میرابوطالبی و سمیه عالمی به عنوان منتقد در جلسه حضور داشتند. ابتدا بیگدلی قسمتی از یکی از داستانهای این مجموعه را برای حاضران خواند. سپس میرابوطالبی نویسندهی «مثل یک بوم سفید» به تکتک داستانهای خانم جولی پرداخت و گفت: داستان اول «امتیاز 19» داستان تنهایی متفاوت یک زن است. زن تنهایی که اهل غر زدن نیست و اهل مبارزه است و به خود برای این استقلال امتیاز میدهد. داستان دوم، «میسیز جولی» است که به یک دوگانگی اشاره دارد و به نظر میرسد این دوگانگی به اجتماعی ربط دارد که آنها در آن بزرگ شدهاند. اگرچه تمام داستانهای این مجموعه یک معضل اجتماعی را در بطن خود روایت میکنند، اما این داستان نیز معضل اجتماعی را میگوید که زن در آن از موضع قدرت در میآید و حاضر به پذیرفتن شرایط نیست. نویسنده «از باغها به بعد» سپس در مورد داستان «رخ آبی» بیگدلی گفت: زن این داستان نیز در موضع قدرت است، بهخصوص که نویسنده زنی را میسازد که ضعفی از خود نشان نمیدهد و متفاوت عمل میکند. اما در «شام خداحافظی»، نویسنده مخاطب را غافلگیر میکند، زیرا در این داستان زنهایی روایت میشوند که ضعیف هستند و برای به دست آوردن یک مرد با هم رقابت دارند. البته ابتدا به نظر میرسد لِول این زنان پایین آمده است، اما وقتی که به پایان داستان نزدیک میشویم، میبینیم یکی از دو شخصیت زن، موضع خودش را به دست میآورد و به جلسه آخر کلاس زبان نمیرود و این نشان میدهد که این رقابت مضحک را او شخصاً به پایان رسانده است. در «عدد شانس» با روایتی زنانه روبهرو نیستیم، اگرچه این زن نیز در موضع قدرت است و مشکلی را مطرح میکند که جدید به نظر میرسد. اما شخصیت اصلی مردی است که به فکر تناسب اندام خودش افتاده و زن در حاشیه است. این کارشناس ارشد ادبیات، در ادامه صحبتهای خود، به داستان «فروشی نیست» اشاره کرد و گفت: یکی از زیباترین داستانهای این مجموعه همین داستان است. ولی گویی نویسنده به آن کملطفی کرده، چراکه داستان حشو دارد. زن این داستان اگرچه در موضع ضعف است، اما ضعف او در مقابل پدری است که جانباز جنگ است و چشمانش را از دست داده و دوست ندارد دخترش پرتره سربریده او را بفروشد و دختر نمیتواند در مقابل او مقاومت کند. پدری که چشمهایش فدا شده، حاضر نیست بار دیگر سربریده را هم فدا کند. امتیاز دیگر این داستان نشان دادن حضوری جدید از یک جانباز در داستان است. میرابوطالبی در پایان صحبتهای خود گفت: داستان «گیلاسهای دزدی» نیز به نظر حشو دارد و شاید ضعیفترین داستان این مجموعه باشد، اگرچه زن این داستان نیز در موضع قدرت است، اما میشد با پرداخت بهتری آن را روایت کرد. داستان آخر این مجموعه نیز دو بخش دارد که بازی مافیا است. بازیی که در آن عدهای سرنوشتساز هستند و عده دیگر نه. روایت این بازی دچار چلنج است، اما داستان اصلی داستان خوبی است و شخصیت آیدا بسیار خوب ساخته شده است. جامعه نسبت به حضور فعال او در کارش هم نگاه مثبتی دارد، زیرا نویسنده آیدا را شخصیتی نشان میدهد که آگاهانه کار میکند و به خوبی همه اتفاقها را مدیریت میکند. در مجموع میتوان گفت زنان این مجموعه زنانی مدرن هستند و داستانهای ایشان برخلاف داستاننویسی زنان معاصر کشورمان که به جنسیت زن پرداختهاند، به این مسئله نپرداخته و زنهای او از مرحله تقابل سنت و مدرنیته گذر کردهاند. در ادامه سمیه عالمی منتقد دوم این جلسه سخن خود را این طور آغاز کرد که: داستانهای این مجموعه عمدتاً داستان زن امروز هستند و از این جهت میتوان آنها را داستان مدرن نامید زیرا زنهایی را نشان میدهد که در حال گذارند و بالطبع مشکلات آنها هم مشکلاتی است که وابسته به مدرن شدن جامعه است. در داستان «میسیز جولی» آسیبهای اجتماعی و سبک زندگی و لایفاستایلی را که خانوادهها با آن درگیر هستند، در تقابل یک زوج جوان به تصویر کشیده است. در این داستان شخصیت زن، در نهایت با علاقهمندیهای همسرش کنار نمیآید و این اوست که برای زندگی خودش تصمیم میگیرد. اگرچه داستان اطناب دارد، ولی پایانبندی خوب آن توانسته داستان را نجات بدهد. نویسنده «مسافر جمعه» در مورد داستان «شام خداحافظی» توضیح داد و گفت: در این داستان شاهد مبارزه دو زن تحصیلکرده و با موقعیت اجتماعی خوب، بر سر یک مسالهی کوچک هستیم. اگرچه این رفتار خوشایند نیست، اما پایانبندی داستان به کمک آن میآید و معنای دومی را برعکس آنچه بوده، برای داستان رقم میزند. نویسنده «کیسه جادو» نقد خود را این طور ادامه داد که: در داستان «عدد شانس» شخصیت اصلی، برخلاف تمام مجموعه، مرد است، او در دام حاشیه های کاهش وزن و خوش اندامی افتاده است و زن داستان با این که در سایه است، ماجرا را مدیریت میکند و همین رفتار زن روی مرد اثر میگذارد تا علاوه بر اصلاح جسم به اصلاح رفتارش نیز بپردازد. داستان «فروشی نیست»، به لحاظ معنایی داستان خوبی است؛ ولی اگر داستان لاغرتر میشد، میتوانست از داستانهای تأثیرگذار مجموعه باشد. سمیه عالمی در جمعبندی صحبتهای خود گفت: با توجه به رشته تحصیلی و شغل نویسنده، من در این مجموعه منتظر کاری پرانرژی، تازه و نو بودم که مقداری از این مسئله در داستانها محقق شده است، ولی نویسنده میتوانست از فضایی که تجربه کرده و زیسته است استفاده کند و از نگاه جامعهشناسانه و کار برای روزنامهها بهتر استفاده کرده و جان تازهای به داستانها بدهد. از نظر این منتقد مشکلی که در برخی از داستانهای این مجموعه به چشم میخورد، حشو و اطناب و جملاتی هستند که بر داستان بار شدهاند. هم چنین دیالوگهایی که پیشبرنده نیستند و گاه داستانها شخصیتهایی دارند که کامل ساخته و تهنشین نشدهاند. شلوغی داستان و تزاحم شخصیتها نیز در برخی دیگر از این داستانها به چشم میخورد که میتوانست این تیپ از شخصیتها حذف شود. با توجه به نگاه آسیبشناسانه و جامعهشناسانه نویسنده، به نظر میرسد راوی میتوانست به ریشههای معضلات اجتماعی بپردازد که این اتفاق کمتر افتاده است
Design By : Pichak |