حوض فیروزه
کاش یک شبانه روز بیشتر از 24 ساعت بود. روزی نیست که این آرزو را نکنم..با همه ی برنامه ریزیی که می کنم باز هم یک عالمه کار روی زمین می مونه. این هفته هزاربار (با کم وزیادش) گفتم چقدر زمان زود می گذره.گاهی فکر می کنم یک فوت وفنی باید داشته باشه این مدیریت زمان که من بلد نیستم.باید برم شاگردی کنم.آخه همیشه برام سوال بوده که چطور بعضی،هم به کار خودشان می رسند هم به کار دیگران!!.منظورم اصلا این نیست که کار دیگران را انجام می دهند.این که با همه ی کار هایی که احتمالا خودشان دارند فرصت می کنند سرک بکشند به جایی که تعریفی در چارچوب زندگی خودشان ندارد.مثلاراجع به مسئله ی کاملا شخصی کسی اظهار نظر کنند .یا اینکه درباره کسی که گاهی باهاش سلام علیکی دارند.( به گاهی اش توجه کنید) توی جمع تحلیل اجتماعی و رفتاری برگزار کنند. اصلا خیلی ساده ترمسئله ای را که خودت کاملا خانوادگی می دانی وا کاوی می کنند بعد هم زحمت اطلاع رسانی اش را می کشند. به نظر شما این همه مدیریت زمان جای تعجب ندارد؟.این همه استفاده از وقت های اضافه چطور؟.تا حالا دقت کردین این جور رفتارها چه سهم زیادی تو کدورت ها و دلگیری های امرزومون داره؟.فکر نکنم جایی تو منشور انسانیت این کار رو جز وظایف اجتماعی فردی برای بقیه جامعه تعریف شده باشه.چه برسه به ما که بچه شیعه هستیم .یک کم "فقط یک کم"تامل کنیم. ابوذر می گوید به رسول خدا گفتم : غیبت چیست ؟ فرمود : برادرت را به آنچه دوست ندارد یاد کنی. گفتم ای رسول خدا اگر آنچه که می گوییم در او باشد چه ؟ فرمود : بدان ، اگر آنچه را که در او هست یاد کنی غیبت او را کردی ، و اگر آنچه را که در او نباشد یاد کنی پس به او تهمت زدی. )وسائل الشیعه جلد 8 صفحه 599 حدیث 9 (
Design By : Pichak |